ایرانشناسی و گردشگری

خدمات و مطالب ایرانشناسی و گردشگری

ایرانشناسی و گردشگری

خدمات و مطالب ایرانشناسی و گردشگری

نگاهی کوتاه به استان آذربایجان شرقی

 

 

استان آذربایجان شرقی به لحاظ طبیعی و تاریخی ازمناطق پررونق و با اهمیت ایران بوده و همواره از نظر سیاسی, فرهنگی و اقتصادی نقش موثر و ارزشمندی را درایران ایفا کرده است. شرایط آب و هوایی و فراوانی آب؛ آذربایجان شرقی را به منطقه ای مناسب و مستعد برای کشاورزی و زراعت تبدیل کرده و روحیه خستگی ناپذیر و پرتلاش مردم؛ صنعت وبازرگانی این خطه را رونق داده است. وضعیت خاص زمین شناسی و توپوگرافی منطقه؛ باعث به وجود آمدن کوهستان های آتشفشانی سهند و سبلان، غارها، دره ها، دشت ها و گردنه های متعدد شده که هر یک با چشم اندازهای زیبا و ارتفاعاتی چون کیامکی و بزغوش جاذب دوست داران و علاقه مندان طبیعت است. سابقه کهن فرهنگی و تاریخی استان آذربایجان شرقی؛ سبب به وجود آمدن آثار تاریخی از باستان تا معاصر در تمام دسته بندی های تاریخی, معماری, فرهنگی و اجتماعی شده و درمجموع این منطقه را به یکی از دیدنی ترین استان های ایران تبدیل نموده است. آذربایجان شرقی در زمینه های بازرگانی, کشاورزی, صنعتی و دام داری از رونق بالایی برخوردار بوده و از نظر جاذبه های اجتماعی چون: جلوه های زندگی عشایری, جشن ها و آیین های محلی, غذاها و آداب و رسوم سنتی, جاذبه های فرهنگی چون: موسیقی خاص و منحصر به فرد, صنایع دستی هنرمندانه و کم نظیر و لباس های محلی بسیار زیبا, دیدنی و جذاب است. شهر تبریز که یکی از مهم ترین و با اهمیت ترین شهرهای ایران در همه زمینه هاست, به عنوان مرکز این استان؛ اهمیت آن را چندین برابر نموده و جاذبه های گردشگری زیادی را در خود جای داده است.


صنایع دستی و سوغات استان

استان آذربایجان شرقی یکی از کانون های مهم صنایع دستی ایران است. تنوع صنایع دستی این استان مرهون وسعت منطقه، روستاها و شهرستان های متعدد و وجود ایلات و عشایر ناحیه است. به طور کلی در مناطق مختلف استان آذربایجان شرقی قالی بافی، قالیچه، مسند، ورنی، ‌خورجین، مفرش بافی جاجیم، گلیم، شال، گلیمچه، ظروف سفالی، سرامیک، انواع سبد حصیری و ترکه ‌ای، پارچه‌ های پشمی، ابریشمی، سوزن دوزی، نقره ‌سازی، قلاب بافی، حوله، پتوبافی، مفرش بافی، مسند، کفش دوزی، ممقان دوزی و بافته های داری تهیه و تولید می شوند. هریک ازشهرستان های استان آذربایجان شرقی به صنعت دستی خاصی شهره هستند. قالی تبریز از معروف ترین قالی های ایران است که به طورعمده در مرکز استان و روستاهای اطراف تهیه می شود. قالی هریس شهرت جهانی داشته و بافت قالی های نفیس و ظریف ابریشمی از روزگاران قدیم در این شهرستان معمول بوده است. شهرستان سراب ازگذشته های دور جزو مراکز مهم فرش بافی آذربایجان شرقی بوده است و قالی بافی درآن از قدمت طولانی برخورداراست. نقره سازی نیز از ظریف ترین صنایع دستی استان آذربایجان شرقی است که بیش تر در شهرستان تبریز انجام می شود. شهرت شبستر نیز در زمینه سفال گری است و سفال های منطقه کوزه کنان شبستر بسیار معروف است. ابریشم بافی در شهرستان اسکو رواج دارد و نوعی پارچه زیبا و منحصر به فرد دراین منطقه تهیه می شود که تولید آن در هیچ ناحیه دیگر ایران معمول نیست. گلیم بافی نیز صنعت بومی و اصیلی است که در بیش تر روستاهای استان رواج دارد. قالی قره داغ به علت بافته شدن توسط عشایر منطقه قره داغ مورد توجه قرار گرفته است. در آذربایجان شرقی، ایلات و عشایر مغان، ارسباران و خلخال با جمعیت متحرک و با حفظ خصوصیات قومی و سنتی و چادرنشینی در اوقات بیکاری به تولید انواع محصولات و صنایع دستی اشتغال دارند. ورنی بافی مهم ترین صنایع عشایری استان آذربایجان شرقی است. ورنی نوعی گلیم ریزبافت فرش نما است که دارای بافت و طرح خاصی است و جز در استان آذربایجان شرقی در کم تر منطقه ای از ایران بافته می ‌شود. نقش‌ هایی که به وسیله بافندگان بر روی ورنی تصویر می ‌شوند ذهنی بوده و بنا به ذوق و سلیقه بافندگان طراحی و بافته می‌ شوند. معمولی ‌ترین نقش ها عبارتند از: طاووس، آهو، روباه و قطار شتر که مربوط به حاشیه فر‌ش ‌ها است. مواد اولیه ای که‌ جهت تولید ورنی به کار می روند عبارتند از: پود که‌ از پشم و تار و پود ‌نازک‌ که‌ غالبا از نخ‌ پنبه ای تهیه می ‌شوند. در گذشته با توجه‌ به‌ نوع معیشت عشایر مستقر ‌در دشت‌ مغان، گرما دوز و ارسباران، پس‌ از چیدن پشم از دام های موجود منطقه در فصول ‌مناسب‌، آن ها را با دوک‌ های نخ‌ ریسی سنتی ریسیده و پس‌ از آن شست و شو می ‌دادند. این نخ های ریسیده شده را ‌با روشی بسیار ابتدایی، با رنگ های شیمیایی پست و در خود منطقه رنگ رزی می ‌کردند. این‌ روش رنگ رزی از جنبه کیفی بزرگ ترین‌ لط‌مه را به‌ بازار و بازاریابی این‌ کالاهای هنری ‌سنتی وارد می کرد، اما در بیست سال اخیر تحولی در ارتقای کیفی ‌تولید ورنی بین عشایر منطقه به وجود آمده‌ است‌. تولید ورنی بیش تر در نقاط قشلاقی انجام ‌می پذیرد و نقوشی که‌ بر روی این‌ گلیم فرش نما نقش می ‌بندد نشان گر محیط زیست و ‌انعکاس آن در اذهان زنان و دختران عشایر و نمودار ذهن‌ توانا و استعدادهای بالقوه ‌فکری آنان است. بیش تر نقوش این ورنی ها از اشکال حیوانات و وحوش منطقه تاثیر پذیرفته و در این میان از نقش حیواناتی چون گوزن‌، آهو، گرگ، سگ‌ گله، بوقلمون، مرغ، خروس‌، گربه‌، مار،‌ عقاب، گوسفند، ببر، شتر، شیر، روباه، شغال، طاووس‌ و پرندگان محلی استفاده بیش تری می شود. این تولیدات صرفا خانگی بوده‌ و غالبا در همان اطاقی که‌ خانوار عشایری در آن سکونت دارند صورت‌ می پذیرد و ابزار آن نیز از قبیل دار و دفتین همه در محل تهیه می ‌شوند. ‌‌ بر اساس بررسی ‌های انجام شده تولید ورنی ظرف یک صد سال اخیر در دشت‌ مغان مرسوم‌ شده و به روایت‌ افراد مط‌لع، محل اصلی تولید آن منطقه قره باغ آذربایجان شوروی بوده‌‌ که براثر روابط‌ و علقه های فرهنگی عشیره ای و ترددهایی که‌ در کناره‌ رودخانه‌ ارس‌ انجام ‌پذیرفته به تدریج‌ در منطقه ارسباران و سپس در بین ایلات و عشایر دشت‌ مغان ‌رایج‌ شده است‌.‌ در حال حاضر تولید ورنی در سطح‌ جهانی منحصر به‌ ایران و آن هم تنها در مناطق ذکر شده است. ویژگی های خاص تولید آن عمل اقتباس یا مشابه‌ سازی را مانند بسیاری از ‌زیراندازهای دیگر از قبیل قالی و گلیم را در سایر نقاط ایران و جهان دشوار و حتی غیر‌ممکن ساخته است.‌ ورنی ‌های تولیدی آذربایجان شرقی معمولا در زمینه رنگ های لاکی، سرمه‌ ای، کرم، سفید، پیازی و ‌آبی روشن‌ با نقش حیوانات در وسط‌ و حاشیه ای حداکثر به‌ عرض بیست سانتی متر‌ در طرفین ‌تولید می شوند. اندازه‌ رایج‌ ورنی ‌های تولیدی عبارتند از: ورنی قالی به ابعاد 300 - 200 سانتی متر‌، ورنی کناره‌ بزرگ‌ به ابعاد 320 - 150 سانتی متر‌، ورنی کناره‌ به ابعاد 310 - 125 سانتی متر‌، ورنی زرع‌ و نیم (جفت) به ابعاد 160 - 115 سانتی متر، ورنی قالیچه به ابعاد 250 - 120 سانتی متر‌ و ورنی پشتی به ابعاد 100 - 70 سانتی متر ‌و 90 - 60 سانتی متر. 


موسیقی آذربایجان شرقی

موسیقی سنتی آذربایجان؛ بازتاب مهم ترین وجوه و جوانب زندگی مردم است. درفولکلورموزیکال آذربایجان احوال و روحیات مردم گذشته این دیار با طرز بسیار لطیفی ترنم می شود. غم، شادی، هجران، وصال موفقیت‌ها، شکست‌ها و قهرمانی‌ها همه و همه دراین گنجینه موزیکال متجلی است. شیوه بدیهه خوانی، روش نواختن، اجرا، آراستگی‌های ملودیک و داشتن حالات ویژه مخصوص به خود هماهنگی و اسلوب خاص و پختگی و مطلوب بودن صداها از خواص جدایی ناپذیر موسیقی این مرز و بوم است. محققین و پژوهشگران؛ موسیقی آذربایجان را به پنج بخش عمده زیر تقسیم می کنند: 1-عاشق‌ها(عاشیقلار)، 2- ترانه‌های ملی و مقام ها (خلق ماهینلاری و موغاملار)، 3- موسیقی عزا و مذهبی (تعزیه موسیقی سی)، 4- موسیقی کار و تلاش روزانه (امک ماهینلاری) و 5- موسیقی عروسی و رقص‌های مربوطه (توی دویون موسیقی سی). دستگاه ها و مقام های آذربایجان با داشتن زیر و بم‌های به خصوص و حالات لطیف هر کدام گویای دریایی از تحولات درونی مردم هستند. آن ها مانند هزاران مروارید و جواهرات رنگارنگی هستند که به طرز ماهرانه و به صورت مرتب به رشته کشیده شده باشند و خوانندگان بزرگی مانند مصطفی پایان، پروفسور بلبل، حاجی بابا حسین اف، عالیم قاسم اف و جبارقاریاغدی اوغلی توانسته‌اند تاکنون مقام های موسیقی آذربایجان را به طوراستادانه‌ای اجرا نمایند. ویژگی و مشخصات موسیقی ملی و سنتی و آذربایجانی در جهات و وجوه مختلفی متجلی می شود. قدیمی‌ترین آلت موسیقی آذربایجان «ساز» است که یکی ازآلات موسیقی کهن است که قدیمی‌ها به آن «قوپوز» می‌گفتند و امروز به «ساز» معروف شده است. عاشق‌های آذربایجان از دیرباز«ساز»می‌نوازند و بعدها کمانچه «دایره» (قاوال) «قارانی» (کلارینت) «طبل»، «سرنا» و حتی بعضی سازهای ملل دیگرمانند: ویلن، قانون و پیانو نیز وارد موسیقی آذربایجان شد که مورد استفاده عاشق ها قرار می گیرد. ترانه‌های عامیانه، آوازها و افسانه‌های حماسی- عشقی و اخلاقی نماینده روح هنری ملت ها و بیان گر تمام احوال و روحیات و درحقیقت صدای درونی هر قومی است. یکی از معروف ترین ترانه های این خطه ترانه «قوی گولوم گلسین آی نه نه» که بیان گر یک عشق پاک حماسی است در سال ‌1955 میلادی به وسیله فکر امیراف به فهرست ترانه‌های ملی آذربایجان پیوست در بخشی از این ترانه که به همراهی آلات موسیقی اصیل آذربایجانی خوانده می‌شود آمده است:
من عاشیقم، زیره سن// قارا باغین دو زووار زعفرانسان، زیره سن// دوزلرینده قوزووار اوگونه قوربان اولوم// ایکی کونول بیراولسا سن قاپیدان گیره سن // کیمین اوناسوز و وار قوی گولوم گلسین آی نه نه قوی یاریم گلسین ...
درباره نوازندگان و خوانندگان سازهای موسیقی استان آذربایجان شرقی که عاشیق نامیده می شوند، بایستی گفت: عاشق یا عاشیق فردی خوش قریحه، شیرین بیان، هنرمند، خوش صدا و دارای ذوق شاعری است به عبارت دیگرعاشیق هم شعر می سراید، هم ساز می‌نوازد هم داستان نقل می‌کند و هم آواز می‌خواند. ساز عاشیق عبارت است از یک آلت موسیقی بنام ساز، ساز عاشیق از دو قسمت عمده دسته و کاسه تشکیل شده که به 7 الی 9 سیم از جنس فولاد و آلیاژ سخت نقره، خرک‌های استخوانی بالا و پایین و کوک کننده‌ های سیم‌ها مجهز است، دسته ساز از چوب گردو یا یک نوع درخت جنگلی به نام «اولاس» و «کاسه ساز» از چوب درخت توت به دلیل انعطاف پذیری و پرطنین‌تر شدن صدا ساخته می‌شود. ساز عاشیق دارای 14 پرده است که پرده‌ها به وسیله چلله گوسفند و یا نخ پلاستیکی محکم از هم جدا می ‌شوند. درطول تاریخ در همه جای آذربایجان عاشیق‌ها درعروسی‌ها شرکت داشته‌اند بااین تفاوت که عاشیق‌های آذربایجان غربی در تمام شعرهای این استان با تک ساز هنرنمایی کرده‌اند ولی درآذربایجان شرقی،استان اردبیل و جمهوری آذربایجان سازعاشیق را هنرمندان دیگری با بالابان و دایره (دف) همراهی می کنند. آهنگ‌های عاشقی به گفته عاشیق‌ها 72 آهنگ است ولی بعضی ‌ها تا 144 آهنگ نیز گفته‌اند که به دسته‌های حماسی، عشقی، اخلاقی اجتماعی، وصف حال و روایت تقسیم می ‌شوند. دربخش حماسی، عاشق‌ها با نواختن آهنگ‌های تند و مهیج مانند جنگ کوراوغلو، دبل جنگی، شاه سئونی و دویمه کرم اشعاری را از زبان قهرمانان آذربایجان می‌خوانند و شنوندگان را به دفاع از آرمان های دینی - انسانی و وطن دوستی تشویق می ‌نمایند. در بخش عشقی نیز عاشیق‌ها با آهنگ‌های عاطفی‌تر و شاد مثل تجنیس، گوز، للمه، دستان، جلیلی و قهرمانی و نخجوانی، اشعارعشقی خود را در وصف الهی، وطن، یار، ائمه اطهار و هر آن چه که به آن عشق می‌ورزند؛ می ‌خوانند. دربخش اخلاقی و اجتماعی هم اشعاری در وصف صفت‌های پسندیده سخنان نصیحت آمیز و طریقه آداب و معاشرت خوب با آهنگ‌های دلنشین تاجری، امرامی، دیوان، تجنیس، اکبری و غیره خوانده می ‌شود. وصف حال و روایت نیز ازدیگر بخش های موسیقی عاشیق‌ها است که دراین قسمت عاشیق‌ها با اشعار دلنشین از خاطرات و حال و روز خودشان و ایل و طایفه و وطن خود تعریف می ‌کنند. یکی از خصیصه‌های بارز موسیقی آذربایجانی بدیهه گویی و بدیهه نوازی است. این خصیصه به مجری آهنگ اجازه می ‌دهد که نیروی فانتزی و قوه خیال خویش را درمقیاس وسیعی به کاراندازد و درعرصه پهناوری؛ توسن خیال و تصور را به تاخت و تاز وادارد و با مهارتی خارق‌العاده ضمن رعایت کامل اصول فنی موسیقی بی ‌درنگ و فی البداهه به مایه موسیقی در حد امکانات تغییر شکل بدهد. بدیهه سرایی نه فقط در متن موسیقی آذری بلکه در نحوه ی اجرای آن نیز به طور گسترده‌ای به کار می‌رود که حد و میزان بدیهه سرایی و تعداد لحظات و دفعات پرداختن به بدیهه با قدرت و تصمیمات هنرمندان مجری است. یکی از خصوصیات بدیهه سرایی آن است که چون هر بدیهه در نوع خود تک و تکرار ناشدنی است در نتیجه موجب پیدایش تازگی و حالات نوین درتغییرات ملودیک موسیقی می‌شود. مایه غم درهمه قسمت‌های موسیقی آذربایجان حتی رینگ‌های ریتمیک و شاد نفوذ کرده است و علت آن نیز به گفته «هابیل علیف» (استاد کمانچه و از هنرمندان برجسته آذربایجان) همان مظلومیت‌های تاریخی این دیار است. در شادترین موزیک آذری و آ‌وازهای آذری مایه غم به خوبی حس می شود به عنوان نمونه آهنگ رقص «لزگی» از تندترین آهنگ‌های آذری است ولی با این حال یک غم و اندوه پنهانی درآن نهفته است. مراسم رقص لزگی یا تاقایتاثی دارای چندین حرکت آرام و تند است که ابتدا با حرکاتی آرام و سپس تند و ریتمیک اجرا می شود. همراه با رقص لزگی 3 نت 4 تایی نواخته می شود که گویند همان باله مشهور آذربایجان است و نیز حرکات موزون نازالما (ناز نکن) و کوراوغلی (قهرمان مبارزه با ظلم و ستم) توسط هنرمندان آذری و با حرکاتی تند و گاه آرام که بلافاصله با چرخش سریع تغییر ریتم داده و چرخ ها و پرش ها با نوای سرنا و دهل و با لباس های خاص و بسیار شکیل و زیبا در رنگ های گوناگون(اغلب مشکی) با چکمه براق تا به زیر زانو و با کلاهی از پشم سپید، همراه با بالاپوشی سبک و چسبیده به بدن و شلواری تنگ و چسبان و مناسب برای هر گونه حرکت آغاز می شود. اعضای گروه رقص لزگی معمولا بین 8 تا 12 نفر است. موسیقی عزا و مذهبی (اوخشاماها) نیزاغلب در قالب «بایاتی» سروده شده‌اند که به آن ها«بایاتی ها»‌ می ‌گویند که زنان صاحب عزا آن ها را در مجالس سوگواری با آهنگ مخصوص می ‌خوانند و حاضرین با شنیدن آن ها و گریه زاری تسکین می‌یابند. موسیقی کار و تلاش روزانه (امک ماهینلاری) نیزغالبا بدون نواختن موزیک و گاهی اوقات در صورت ریتمیک بودن آن با دست زدن اطرافیان اجرا می ‌شود. این نوع موسیقی اغلب در مراسم سمنوپزی اوایل بهار، قیمه درست کردن، خوابانیدن کودک درگهواره، مهمانی ‌های عصرانه و شبانه، شخم زدن زمین و کوبیدن خرمن، هنگام بافتن فرش، گلیم و غیره اجرا می‌شود. مادران هنگام خوابانیدن نوزادانشان با نوای شیرین و لطیف مادرانه روی دستگاه های شور- دشتی و گاهی سه گاه بایاتی‌های مخصوص لالایی (لایلالار) را ترنم می ‌کنند. آهنگ‌های عروسی و رقص‌های مربوطه (توی و دویون موسیقی سی) از شور و حال زیادی برخوردارهستند و تک آیاق، ایکی آیاق، سوبولاغی و دورد آیاق آهنگ‌های نسبتا آرام این رشته رقص‌ها هستند که فامیل نیز می ‌توانند در صورت نبودن افراد بیگانه در محفل خصوصی این رقص‌ها را انجام دهند. پس از آن نوبت رقص‌های تند مردانه مثل نرمه، بندی، شیخانی، یارگوزهل، و آهنگ‌های دیگر می‌رسد. در سراسر آذربایجان شرقی کم تر منطقه ای را می توان یافت که جشن ها و مراسم هایشان بدون موسیقی و رقص آذری انجام شود. شنیدن موسیقی آذری و اجرای عاشیق های آذربایجان یکی از مهم ترین و با ارزش ترین جاذبه های فرهنگی استان آذربایجان شرقی به شمار می رود. در استان آذربایجان شرقی علاوه بر موسیقی و رقص خاص، انواع بازی های سنتی و محلی نیز رواج دارد که برخی از مهم ترین آن ها عبارتند از: چوزمره، گزدلین پاچ، تیپک دوشی، کشتی محلی، حاجی آذی قلخان، قیش قاپدی، جفت المنده، قولاخ بورما، توپ آغاج، آتدی تودی، ناناقجی، خیم خیم، ازلی لجه، چلیک دسته، یالاخ قابی، هفت سنگ، جنگ خروس،ای قراقوس، اسب سواری در نواحی مغان و دیگر بازی ها. .


عشایر آذربایجان شرقی

عشایر که شیوه معیشت و آداب و رسوم خاص خود را دارند در ایران یکی از جذاب ترین شیوه های زندگی اجتماعی به شمار می آیند. استان آذربایجان شرقی از ایل ها و عشایر متعددی برخوردار است که مهم ترین و منسجم ترین آن ها ایل های شاهسون و ارسباران هستند که درمناطق گوناگون استان پراکنده شده اند. ایل شاهسون ازمهم ترین و معروف ترین ایل های استان آذربایجان شرقی به شمار می رود که دارای پیشینه تاریخی زیادی بوده و از ویژگی های خاص اجتماعی- فرهنگی برخوردار است. درباره وجه تسمیه نام و پیشینه تاریخی این ایل بایستی گفت: هنگامی که سرزمین ایران دچار هرج و مرج و آشوب بود و هرکدام ازامرای تیموری و آق قویونلو و دیگر حکام محلی گوشه ای از این سرزمین را محل حکومت خود کرده بودند؛ اسماعیل میرزا که بعدها به شاه اسماعیل معروف شد، توانست با سرکوب آق قویونلوها (که یکی از قبایل با نفوذ حاکم برایران بودند) در سال 907 هجری قمری، بنیان حکومتی خود را به مدت دو و نیم قرن استوار سازد. افرادی که شاه اسماعیل را دراین جنگ ها یاری می کردند، درتاریخ به نام قزلباش ها شهرت یافتند و شامل 32 قبیله مختلف بودند که شاه اسماعیل آن ها را در زمره نجبا در آورد و به ایشان عمامه خاصی داد که 12 ترک داشت و میان آن کلاه سرخی مانند فینه می گذاشتند و به همین لحاظ به قزلباش ها معروف شدند. درسال های 991 تا 994 هجری قمری سلطان محمد خدابنده به منظور جلب حمایت علیه ازبکان و عثمانی ها تصمیم گرفت افراد غیر نظامی را با رضایت خود به خدمت نظام درآورد که این عمل او به شاه سون (یعنی دوست داران شاه شدن) معروف شد. درسال 998 هجری قمری افراد قزلباش علیه نماینده شاه؛ سربه شورش برداشتند که ازاین رو شاه اسماعیل نسبت به قدرت آنان بدبین شد و گروه دیگری با نام شاهسون را برای درهم شکستن قدرت آن ها بسیج کرد. بنابراین شاهسون ها (دوست داران شاه) به گروهی اطلاق می شدند که از سوی شاه عباس تشکیل یافته بود تا جای قبایل ترک را که از سلسله صفوی پشتیبانی کرده بودند، بگیرند. شاهسون ها از آداب و رسوم سنتی و قوی برخوردارند، هرچند که از گذشته های دور از حوادث و خطرات دور نمانده و تحولات زمان برآن ها بی تاثیر نبوده است. براساس قرارداد ترکمن چای که طی آن قسمتی از مرزهای شمالی ایران به روس ها واگذارشد، قسمت بزرگی از منطقه قشلاقی شاهسون ها ازبین رفت. منطقه تابستانی (ییلاقی) شاهسون ها را ارتفاعات اهر، مشگین شهر و اطراف آن تشکیل می دهد و منطقه قشلاقی آن ها را بخش های خاوری جلگه کم عمق مغان (که در حدود 150 کیلومتر از منطقه سردسیر فاصله دارد و نزدیک رود ارس است) تشکیل داده است. منطقه ییلاق و قشلاق طایفه های شاهسون کاملا مشخص است. هنگام کوچ ابتدا از قیشلاخ (گویش محلی قشلاق) یا منطقه زمستانی به یازلاخ یا منطقه بهاره و سپس به ییلاخ (گویش محلی ییلاق) منطقه تابستانی می روند. درمراجعت پیش از استقرار در قشلاق، در محلی پاییزه که همان اردوگاه های پیرامون قشلاق هستند، توقف می کنند. جایگاه تابستانی شاهسون ها؛ شامل 4 تا 5 آلاچیق است که در حد فاصل 100 متری درچراگاه برپا می شود. قدمت تاریخی شاهسون ها سبب شده آداب و رسوم و شیوه های معیشت آن ها برای افراد عادی جذاب و دیدنی باشد، چنان که بازدید از زندگی عشایر شاهسون یکی از پرطرف دارترین برنامه های گردشگری ناحیه آذربایجان شرقی و اردبیل به شمار می آید. ایل شاهسون از طایفه، تیره، کویک و هر کویک از چند اوبه و اوبه ها از تعدادی خانواده تشکیل شده است. در راس هر طایفه؛ ایل بیگی از سوی دولت مرکزی برای حفظ نظم و وصول مالیات انتخاب می شد ولی اداره طایفه برعهده بیگ بوده که از طرف ایل بیگی گمارده می شد. ایل شاهسون دراستان های اردبیل و آذربایجان شرقی زندگی می کنند و برخی از آن ها در طی سالیان گذشته یک جا نشین شده اند. شاهسون ها از سجایای اخلاقی خوبی برخوردار هستند و در تیراندازی و شکار و میهن پرستی شهرت دارند. آن ها به زبان آذری صحبت می کنند و شیعه مذهب هستند. برپایی جشن ها و آیین های اسلامی و ایرانی از مهم ترین آداب و رسوم آن ها به شمار می آید که به شکل های خاصی و با رعایت اصول ایل انجام می شود و برای گردشگران بسیار جذاب، دیدنی و شنیدنی است. شاهسون ها جشن های خود را درمیدان برگزار می کنند و درعید های مذهبی از جمله عید قربان و عید فطر پس از نماز عید به دید و بازدید یک دیگر می روند. مراسم ها و آداب ازدواج درمیان این ایل ازاهمیت زیادی برخورداراست. وقتی پسری خواهان دختری است دو نفر از ریش سفیدان ایل را به چادر پدر دختر می فرستد و آن ها در صورت توافق عهد و پیمان می بندند و خیلی به آن اهمیت می دهند. پس از خواستگاری؛ خانواده داماد برای عروس هدایایی از قبیل: روسری، گردن بند، آینه، پارچه و شیرینی می برند. چند روزمانده به تاریخ عروسی از مهمانان دعوت به شرکت در مراسم می شود. مهمانان هدایایی به همراه می آورند و به محض نزدیک شدن مهمانان؛ داماد و همراهان وی به اتفاق نوازندگان سازهای محلی به استقبال آن ها می روند. مهمانان شام را در چادر خانواده داماد می خورند و مبلغی به آشپز و آبدارچی هدیه می کنند. این مراسم چند روز ادامه دارد و در روز آخر مهمانان به خانه عروس رفته و عروس را همراه خود به چادر داماد می آورند. زمانی که عروس قصد خروج ازمنزل پدر را دارد، یکی از افراد خانواده او کمربند زیبای طلایی به کمر او می بندد، سپس عروس با آینه و جهیزیه خود به سمت خانه داماد حرکت می کند. هنگامی که عروس به چادر داماد نزدیک شد، داماد سیب سرخ یا دسته گلی به طرف او پرتاب می کند که دراین موقع سوارکاران هر یک به نوبه خود به نمایش های محلی می پردازند. لباس های محلی ایل شاهسون یکی از مهم ترین جاذبه های فرهنگی این ایل به شمار می آیند. مردان ایل شاهسون پوشاک اختصاصی ندارند، کت و شلوار و کلاه آنان معروف به کپیkepi یا کلاه ترک داری که نظیر کلاه مردان گیلان است؛ تشکیل دهنده ی پوشاک مردان شاهسونی است. لباس بانوان ایل شاهسون هریک یاد آور گوشه ای از پوشش مردم سایر مناطق ایران زمین است. روسری بانوان را چارقد گلداری تشکیل می دهد که با یک کلاغی بسته می شود. پیراهن زنان ایل شاهسون از رنگ های متنوع و شاد تشکیل شده و بلند است. تنبان؛ شلیته ای است که می پوشند و شبیه تنبان های بانوان گیلان، بختیاری و قشقایی است. جلیقه زنان شاهسون را پارچه های دوخته شده بدون آستین تشکیل می دهد که روی آن ها سکه های طلا و نقره دوخته شده است و تعداد سکه ها نشان دهنده میزان ثروت خانواده است. شاهسون ها در چادرهای نیم کره ای شکلی زندگی می کنند که آن ها را آلاچیق، و برخی را کومه می نامند. کومه معمولا ازآلاچیق کوچک تر است و از جنس خشن بافته می شود ولی آلاچیق با ظرافت ومهارت بافته می شود و دوام آن ها از کومه بیش تر است. فضای داخلی کومه ها به طور معمول 5 متر است. آلاچیق اصلی عموما از نمد سفید و با ظرافت است این نمدها با طرح های رنگی در جلو و طرفین تزییین یافته و سر درب ورودی ها منگوله هایی آویزان است. نمدهای این چادر به علت باران و گرد و خاک و دود داخل به تدریج قهوه ای و سرانجام سیاه می شوند. چاتماcatma نیز نوع دیگری از چادرهای عشایر شاهسون است که در توقف گاه های موقت برپا می شود. شاهسون ها یکی از بزرگ ترین دام داران و کشاورزان ناحیه آذربایجان شرقی و اردبیل هستند. زندگی آن ها تا حدود زیادی به دام وابسته است و وجود فرآورده های دامی سبب شده است که صنایع دستی در میان این ایل اهمیت زیادی داشته باشد. انواع گلیم، جاجیم، خورجین و جل اسب ازمهم ترین صنایع دستی عشایر شاهسون به شمار می آید. مهم ترین بافته شاهسون ها گلیم های سوزن دوزی و ظریف معروف به سوماک است که درزبان محلی آن را ورنی بافی می گویند. ورنی بافی مهم ترین و زیباترین صنایع دستی این ایل است که طرح های پیچیده آن را با دستگاه های عمودی یا افقی به صورت تکه های دراز و باریک به طول 3 متر می بافند و سطح آن ها را با نقش های پیچیده، سوزن دوزی می کنند. معمول ترین و معروف ترین طرح این گلیم ها کشتی نوح نام دارد که به شکل سوزن دوزی با طرح کشتی است و در وسط آن درخت و اطراف آن پرندگان و جانوران دیده می شوند. مفرش نوعی صنایع دستی روستایی و عشایری است که در منازل روستایی برای نگه داری رخت خواب و لوازم خواب از آن استفاده می شود و در کوچ ایلات وعشایر نیز مفرش وسیله بسیار مناسبی برای حمل وسایل مختلف به شمار می‌آید. مفرش به شکل مکعب مستطیل است و در اندازه‌های مختلف به هم دوخته می ‌شود و نقش و نگارهای زیبا و دل‌انگیزی دارد. جل اسب های ایل شاهسون هم از لحاظ سبک خاص تصویر حیوانات و پرندگان و هم از لحاظ رنگ پردازی، از بهترین رواسبی های ایران به شمار می روند. خورجین برای حمل اشیا و وسایل دستی مورد استفاده قرار می ‌گیرد و با نقوش خاص و زیبایی بافته می شود. علاوه بر خورجین، برخی دیگر از لوازم مورد نیاز عشایر مانند بزک شتر و نوار مخصوص چادر به همین شیوه بافته می شود.
کوچ نشینان ارسباران در منطقه زیبای ارسباران در ناحیه کوهستانی و جلگه ای به سر می برند و قلمرو عمده آن ها در بخش باختری دشت مغان در پیرامون شهرستان اهر است. نام این ایل از منطقه سکونت آن ها بین سرزمین ارسباران و قره داغ گرفته شده است. سابقه تاریخی این ایل نیز شباهت زیادی به تاریخ شاهسون ها دارد. منطقه تابستانی ییلاقی ایل ارسباران را کوه های اطراف ارسباران و سبلان تشکیل می دهد. منطقه زمستانی (قشلاقی) ایل ارسباران را نیز جنوب دشت مغان و اطراف رود قره سو و کنار رود ارس در منطقه خدا افرین تشکیل می دهد. کوچ نشینان ارسباران همانند شاهسون ها از طایفه، تیره، کویک، اوبه و خانواد تشکیل شده است. جشن ها و آیین های این ایل شباهت بسیار زیادی به مراسم ها و آیین های ایل شاهسون دارد. به طور کلی شیوه معیشت، لباس ها، موسیقی، جشن ها و آداب و رسوم خاص عشایر آذربایجان شرقی سبب شده بازدید از زندگی عشایر شاهسون و ارسباران درآذربایجان شرقی یکی از مهم ترین و جذاب ترین برنامه های گردشگران این خطه به شمار آید.


لباسهای محلی آذربایجان شرقی

امروزه استفاده از لباس های محلی و سنتی در بسیاری از نقاط ایران از جمله استان آذربایجان شرقی منسوخ شده و مردم از لباس های معمول شهرهای بزرگ استفاده می کنند ولی در برخی از مناطق استان چون: میان عشایر کوچ نشین و میان روستاییان استان آذربایجان شرقی استفاده از لباس های محلی توسط مردان و زنان عمومیت دارد. لباس های محلی ایل شاهسون و ارسباران یکی ازمهم ترین جاذبه های فرهنگی این ایل به شمارمی آیند. مردان ایل پوشاک اختصاصی ندارند، کت و شلوار و کلاه آنان معروف به کپیkepi یا کلاه ترک داری که نظیر کلاه مردان گیلان است؛ تشکیل دهنده ی پوشاک مردان شاهسونی است. لباس بانوان ایل شاهسون هریک یادآور گوشه ای از پوشش مردم سایر مناطق ایران زمین است. روسری بانوان را چارقد گلداری تشکیل می دهد که با یک کلاغی بسته می شود. پیراهن زنان ایل شاهسون از رنگ های متنوع و شاد تشکیل شده و بلند است. تنبان؛ شلیته ای است که می پوشند و شبیه تنبان های بانوان گیلان، بختیاری و قشقایی است. جلیقه زنان شاهسون را پارچه های دوخته شده بدون آستین تشکیل می دهد که روی آن ها سکه های طلا و نقره دوخته شده است و تعداد سکه ها نشان دهنده میزان ثروت خانواده است. زنان کفش های دست دوزی به پا می کنند که در رنگ های متنوع و شاد تهیه شده اند. پوشش یاد شده در میان برخی روستاهای استان آذربایجان شرقی نیز متداول است


صنایع آذربایجان شرقی

تبریز قلب شمال غرب ایران، از دیر باز مهد صنعت و تجارت بوده و هست. در زمینه صنعت، شهرک صنعتی غرب تبریز، مجتمع عظیم پتروشیمی، کارخانجات عظیم ماشین سازی، تراکتورسازی، ایدم، موتوژن، بلبرینگ سازی، پیستون سازی، صنایع، مرکز تحقیقات صنایع سنگین، آذربنیاد، صنایع نساجی تبریز و ... را در بر دارد.
شهرک صنعتی شهید رجایی، شهرک صنعتی شهید سلیمی، چرم شهر و ... از جمله شهرک‌های صنعتی متعدد تبریز و پیرامون آن می باشند که مراکز صنعتی کوچک متعددی را در بطن خود جای داده اند. کارخانجات عظیم کبریت این شهر از شهرت دیرینه‌ای برخوردار است. در زمینه صنایع غذایی و شکلات و غیره نیز صاحبان صنایع شکلات تبریز حرف نخست را می زنند. در زمینه صنعت دیرینه فرش، فرش تبریز همواره شهرت جهاتی خویش را حفظ کرده است. صادرات فرش تبریز یکی از منابع قابل توجه ارزی به شمار می‌آید. بازار تبریز نقش مؤثری در تجارت منطقه ایفا می‌کند. نخبگان تجارت این شهر از ارکان تجار منطقه محسوب می‌شوند.

موقعیت موزه - کاخ موزه -بنا نوع آثار تلفن تماس ایام تعطیل گشایش(قدمت) نشانی
استان شهر شماره کد
آذربایجان شرقی تبریز موزه آذربایجان پیش از تاریخ قاجار 5261696 0411 بعداز ظهرجمعه ها و اعیاد 1336 خ امام خمینی-جنب مسجد کبود
" " مسجد کبود بنای تاریخی-هنرمعماری " " " (قرن نهم هجری) خ امام خمینی- جنب موزه آذربایجان
" " موزه مشروطه اسناد و مدارک مربوط به دوره مشروطیت 5238752 " " 1375(قاجاری) خ شهید مطهری- روبروی مسجد جامع -خانه مشروطیت
" مراغه موزه مراغه باستان شناسی (دوره ایلخانان) 2223700 0421 " 1365 خ دانشرا- بن بست اوحدی
" اهر موزه اهر کتب خطی -ادب وعرفان 2224310 0426 دوشنبه ها 1374(هفتم هجری) بوستان شیخ شهاب الدین اهری
" جلفا دره شام کلیسای سنت استپانوس بنای تاریخی- هنر معماری --- --- شنبه تا پنجشنبه (قرن 4 تا 6 هجری)

(10 تا 12 میلادی)

16 کیلومتری مغرب جلفا
" مراغه برجهای تاریخی هنر معماری 2223700 0421 ایام سوگواری رسمی قرن 6و8 هجری داخل بافت مرکزی شهر مراغه
" تبریز موزه قرآن و کتابت قرآن های خطی و نسخ با ارزش 5252743 0411 جمعه ها 1380 (قرن 11 هجری قمری) میدان صاحر الامر-بقعه صاحب الامر
" " موزه سنجش  (خانه سلماسی) وسایل مرتبط با امر سنجش بطور عام 5542459 0411 در دست اقدام اوایل قاجار --


نقشه استان آذربایجان شرقی



 

نگاهی کوتاه به استان اردبیل

 

واژه اردبیل‎؛ واژه ای اوستایی است که از دو کلمه آرتا ( مقدس ) و ویل ( شهر ) به معنی شهر مقدس ترکیب شده است. این استان در شمال غرب ایران واقع شده و حدود یک درصد از مساحت کل کشور را در بر می گیرد. این خطه با اهمیت از کشور ایران‏؛ در برگیرنده جاذبه های فرهنگی, اجتماعی, طبیعی و تاریخی متعددی است و با دارا بودن اقتصاد پررونق کشاورزی و دام داری و وجود منابع معدنی غنی در شمار مناطق بااهمیت و پر رونق ایران است. وضعیت خاص زمین شناسی و توپوگرافی منطقه؛ باعث ایجاد چشم اندازهای طبیعی وجذابی شده که نشان از غنای طبیعی منطقه دارد. استان اردبیل به لحاظ ژئوتوریستی در بر گیرنده بالاترین دریاچه آب شیرین جهان درقله سبلان است.
سبلان خود به تنهایی شکوه دشت های سبز، عظمت اقتدار و برف پوش آبی های دوردست آسمان را به نمایش می گذارد که در دامنه های آن می توان کمیاب ترین چشم اندازهای اجتماعی و فرهنگی را دید. در سبلان بهار به بهار می توان نظاره گر گر ایل بود که برای نفس کشیدن و برای دست ساییدن به خاک سبلان و برای دویدن در پی گله های گوسفندان و برای شنیدن هیاهوی بی تاب زنبوران عسل و برای استشمام عطر گل های رنگارنگ وحشی و برای سلام دادن به سبلان می آیند.
صنایع و معادن
صنایع استان اردبیل در دو گروه صنایع دستی و صنایع ماشینی قابل بررسی است. صنایع دستی استان اردبیل بیش تر توسط عشایر و ساکنان شهرها و روستاهای کوچک منطقه صورت می گیرد. از مهم ترین صنایع دستی این استان می‎توان به گلیم، ‌مسند، شال بافی، بافت جوراب‎های پشمی، قلاب بافی، پشتی بافی، خورجین بافی، جاجیم، ورنی و بافته ‎های عشایری اشاره کرد. صنایع ماشینی این منطقه نیز در راستای مواد اولیه موجود در معادن استان شکل گرفته اند. توجه به ویژگی های زمین شناسی و ساختاری تنوع منابع معدنی استان اردبیل در خور توجه است. در بخش شمالی استان ، دشت مغان بخشی از حوضه هیدروکربوری گسترده ای است که از گرگان تا حاشیه جنوبی دریای خزر و شمال استان اردبیل ادامه دارد.
در قسمت جنوب شرقی استان (ماسوله ، خلخال ) در رسوبات تخریبی - کربناتی آثاری از کانی سازی سرب ، روی ، مس ، باریت …… دیده شده است. در بخش وسیعی از استان ، ولگانیسم شده سنوزوئیک و هم چنین گرانیتوئیدهای نفوذی این زمان که همراه با محلولهای هیدروترمالی و دگرسانی پیشرفته بوده سبب انباشت ذخایر فلزی مس ، سرب ، روی ، طلا شده است. نواحی مورد نظر بخشی از نوار مس دارد قفقاز - سونگون است که از طریق قوشه داغ، سیلان،مجدر،هشتجین، تامقطع طارم زنجان ادامه می یابد.
کشاورزی و دام داری
مراتع کوه سبلان و دیگر کوه های استان اردبیل سبب وجود رونق نسبی در دام داری استان اردبیل شده است. در این استان بیش از پنج میلیون واحد دامی، منشأ تولید و عرضه گوشت و ‌محصولات لبنی است. پرورش زنبور و تولید عسل مرغوب یکی دیگر از فعالیت‎های اقتصادی است که در اردبیل رونق بسیار دارد و عسل به عنوان سوغات این شهرستان شهرت ملی یافته است. پرورش نوعی ماهی قزل آلا نیز به نام رنگین کمان در دریاچه طبیعی نئور اردبیل صورت می‎گیرد که از نظر مزه و کیفیت غذایی از بهترین وخوش مزه‎ ترین ماهی ‎ها است.
وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
واژه اردبیل واژه ای اوستایی است که از دو کلمه آرتا ( مقدس ) و ویل ( شهر ) به معنی شهر مقدس ترکیب شده است. به روایت اوستا زرتشت پیامبر ایرانی در کنار رود دائی یتا که امروزه ارس نامیده می شود به دنیا آمد و کتاب خود را در سبلان نوشت و برای ترویج دین خود، روی به شهر بازان پیروز آورد. عده ای به او گرویدند و در این ناحیه جنگی میان زرتشتیان و بت پرستان روی داد که در این جنگ زرتشتیان بر همه روستاها و قصبه های اطراف اردبیل دست یافتند و به افتخار این پیروزی آتشکده ای در اردبیل بنا کردند که امروزه آثار آن در سه فرسنگی این شهر در دهکده ای به نام آتشگاه باقی مانده است. اردبیل در دوره اشکانیان و در میان شهرهای آذربایجان جایگاه ویژه ای داشت.
نوشته اند که قهرمانان آذربایجان به نام دهام که از پهلوانان و از نژاد کیان بوده اند، در این دوره از اردبیل برخاسته اند. به این ترتیب، بنای اردبیل را بسیار کهن تر از زمان ساسانی باید دانست. پیش از دوره اسلامی آذربایجان دارای دو مرکز اصلی بود: یکی از این دو مرکز گنجک( به ارمنی گنزک ) بود که همان تخت سلیمان امروزی است، اما نام مرکز دیگر در جغرافیای استرابن از قلم افتاده است. در دوره اسلامی این دو مرکز را شیز و اردبیل خوانده اند. می گویند اردبیل بدون شک مرکز تابستانی آذربایجان بوده است. از اواسط تا اواخر دوره ساسانی، اردبیل به تنهایی مرکز آذربایجان به شمار می رفت و سکه های دوره پارتی و ساسانی در این منطقه با علامت اربارات ضرب می شده است. اردبیل به هنگام فتح آذربایجان به دست مسلمانان هم چنان پایتخت این منطقه و مقر مرزبان آن بود.
در دوره ایلخانان گرچه تبریز، به عنوان شهر مهم آذربایجان رو به رشد بود و از لحاظ سیاسی جایگزین اردبیل به شمار می آمد اما اردبیل نیز به عنوان دارالارشاد هنوز از جایگاهی خاص برخوردار بود.اردبیل در دوره صفوی از لحاظ سیاسی و اقتصادی سرآمد شهرهای ایران بود. شاه اسماعیل صفوی قیام خود را از اردبیل آغاز کرد. این شهر در مسیر شاه راه تجاری ایران و اروپا قرار داشت و ابریشم وارده از گیلان، از طریق اردبیل به اروپا صادر می شد. این امر در پیشرفت اقتصادی و افزایش درآمد مردم تاثیری مهم داشت. اردبیل دردوره قاجاریه رونق و شکوه گذشته را باز نیافت و وسعت آن به حدود یک سوم وسعت شیراز می رسید. این منطقه به دلیل قابلیت های بالای اقتصادی, فرهنگی و تجاری در سال 1372 به صورت استان جداگانه از آذربایجان شرقی درآمد و شهرستان ها, شهرها, دهستان ها و روستاهای زیادی را در برگرفت. هر چند اردبیل به استانی مستقل و جداگانه تبدیل شده, اما تاریخ آن با تاریخ سرزمین آذربایجان چندان در آمیخته که بدون توجه به موقعیت تاریخی آذربایجان نمی‎توان سخن از موقعیت تاریخی اردبیل به میان آورد.
مشخصات جغرافیایی
استان اردبیل در شمال غربی فلات ایران، حدود یک درصد مساحت ایران را تشکیل می‎دهد. این استان از شمال به رود ارس، دشت مغان و بالها رود در جمهوری آذربایجان، از شرق به رشته کوه ‎های طالش و بغرو در استان گیلان، از جنوب به رشته کوه ها، دره ها و جلگه‎های به هم پیوسته استان زنجان و از غرب به استان آذربایجان شرقی محدود است. از نظر مختصات جغرافیایی مدار‎های 45 دقیقه و 37 درجه و 42 دقیقه و 39 درجه شمالی، منتهی الیه شمالی و جنوبی، و نصف النهار‎های 55 دقیقه و48 درجه و سه دقیقه و 47 درجه منتهی الیه غربی و شرقی استان را مشخص می‎کنند. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری این استان دارای 9 شهرستان و تعداد زیادی شهر, دهستان و روستا بوده است. شهرستان های استان اردبیل عبارتند از: اردبیل, بیله سوار, پارس آباد, خلخال, کوثر(گیوی), گرمی, مشگین شهر, نمین و نیر. بر اساس آخرین سرشماری رسمی سال 1375 جمعیت استان اردبیل 1183364 نفر بوده است. بیش ترجمعیت استان؛ آذری زبان هستند و میهمان نوازی و رعایت آداب و رسوم خاص آذری ها از ویژگی های مردم استان است.

موقعیت موزه - کاخ موزه - بنا نوع آثار تلفن ایام تعطیل گشایش (قدمت) نشانی
استان شهر شماره کد
اردبیل اردبیل بقعه شیخ صفی وموزه چینی خانه چینی های دوره صفویه قرآن،فرامین،سکه،لباس 2248855 0451 دوشنبه ها 1370 (صفوی) میدان عالی قاپو
" خلخال موزه خلخال باستان شناسی 23299 045242 " 1373 (معاصر) خلخال جنب ساختمان شهرداری
" مشکین شهر موزه مشکین شهر باستان شناسی 23773 045252 " 1372 (معاصر) ترمینال
" اردبیل حمام آقانقی         (موزه مردم شناسی) بنای تاریخ، مردم شناسی 4448558 0451 سه شنبه ها (صفوی وقاجاری) میدان عالی قاپو- ابتدای خیابان سعدی


نقشه استان اردبیل