ایرانشناسی و گردشگری

خدمات و مطالب ایرانشناسی و گردشگری

ایرانشناسی و گردشگری

خدمات و مطالب ایرانشناسی و گردشگری

نگاهی کوتاه به استان گیلان

 

گیلان استان سرسبز و باصفایی در شمال ایران است که در ساحل جنوبی خزر واقع شده و جاذبه های پرشمار طبیعی, تاریخی, فرهنگی و اجتماعی را در برگرفته است. این خطه از تاریخ غنی, کشاورزی و دام داری پررونق و بازرگانی پویا برخوردار است. چشم انداز شمالی کناره های استان گیلان را دریای نیلگون, زیبا وآرام مازندران تشکیل می دهد و چشم انداز جنوبی آن را جز بخش باختری که بیش تر آن مرتفع و مردابی است، جنگل های انبوه دامنه های البرز پوشانده است. درفراسوی جنگل ها، قله های سر به فلک کشیده و پوشیده از برف خود نمایی می کنند که زیبایی خاصی به منطقه بخشیده اند. پیرامون کناره های دریای مازندران را باغ های مرکبات، شالی زارها و کشت زارهای سرسبز پوشانده و جلوه هایی شگفت انگیز را پدید آورده اند. بزرگ ترین مرداب ایران (مرداب انزلی) با جاذبه های خاص گردشگری در این استان واقع شده است. رودخانه های پرآب و خروشان, جنگل های سرسبز در دامنه کوه ها, باغ های با صفای مرکبات, شالیزارهای پهناور برنج, همراه با بقعه های تاریخی و قلعه ها و کاروان سراهای قدیمی در این استان واقع شده ومحیط دل پذیر و بسیار زیبایی برای همه سلیقه ها به وجود آورده است.
مکان های دیدنی و تاریخی
مکان های دیدنی و تاریخی استان گیلان عبارتند از: باغ سردار محتشم, باغ مشکوه (سالار), تالاب امیر کلایه بخش شیر جو پشت, تالاب انزلی, چشمه آب شور لاکان, چشمه چشما گل سه شنبه, چشمه آب معدنی سجیران, چشمه آب معدنی زمزمه, چشمه آب معدنی علی زاخونی, چشمه آب معدنی سنگرود, چشمه آب گرم ماستخور, دره گوهر رود کرانه شرقی سفید رود, منطقه حفاظت شده امیر کلایه, منطقه حفاظت شده سلکه, منطقه حفاظت شده لوندویل, منطقه حفاظت شده لیسار, منطقه حفاظت شده ناواسالم, منطقه حفاظت شده آلالان, منطقه حفاظت شده سیا کشم, منطقه حفاظت شده سرخانکل, آب انبار رستم آباد, آرامگاه میزا کوچک خان, آرامگاه سید ابوالقاسم, آرامگاه میر نظام الدین و دکتر حشمت, آرامگاه امام زاده سید حسین و ابراهیم,‌ آرامگاه پیر جنگلی بازکیا, آرامگاه دکتر محمد معین, آرمگاه آقا سید محمود مرندی, آرامگاه پیرموسی, آرامگاه کاشف السلطنه, آرامگاه بابا ولی (قادر پیغمبر), آرامگاه پیر قطب الدین باغچه سرا, آرامگاه پیر حسن و پیر مسعود, آرامگاه شیخ ابوالوجیه, آرامگاه امام زاده میر شمس الدین, آرامگاه آقا سید محمد نجفی, امام زاده آقا میر جمال الدین, امام زاده سید علی غزنوی, امام زاده سید ابو جعفر سادات, امام زاده عون بن محمد ماسوله, امام زاده شفیع, اسپیه مزگت یا سفید مسجد, برج ساعت, برج ساعت, بقعه امام زاده صالح, بقعه بی بی حوریه, بقعه امام زاده آقا سید ابوالحسن, بقعه شیخ زاهد گیلانی, بقعه میر شمس الدین لاهیجی, بقعه چهار پادشاهان, بقعه ملا عاقل, بقعه آقا سید اسماعیل و آقا سید ابراهیم, بقعه آقا سید محمد, بقعه آقا سید رضا کیا, بقعه امام زاده محمد حنیفه, بقعه آقا سید ابوجعفر, بقعه امام زاده اسحاق, بقعه دوازده تن, بقعه آقا سید حسن, بقعه آقا سید حسین کیا, بقعه آقا سید محمد, بقعه سید جلال الدین اشرف, بقعه سید محمود, بقعه سید شرف شاه, بقعه آقا سید محمد یمئی, بقعه آقا شاه (عکاشه), بقعه آقا سید دانیال, بقعه خواهر امام, بقعه آقا سید عباس و سید اسماعیل, بقعه آقا سید قاسم, بقعه آقا سید احمد و آقا سید حیدر, بقعه پیر, بقعه پیر محله رانکوه, بقعه آقا سید معین و مبین, بقعه سید ابو جعفر ثایری , بقعه مرتضی و سید ابراهیم, بقعه امام زاده آقا سید ابوالحسن, بقعه عون بن علی بن محمد ماسوله, بقعه آقا سید ابراهیم و آقا سید عبدالله , تپه باستانی مارلیک, تی تی کاروان سرا, پل خشتی بخش گوله, پل خشتی نیاکو, پل خشتی کسیم, پل غازیان, پل میان پشته, پل آجری لنگرود, پل تالش دولاب,‌پل تاریخی, پل خشتی کسما, پل مرغانه پرد, پل آجری تمیجان, حمام های قدیمی گلشن و طاهر گوراب, حمام گلشن, حمام قدیمی دیلمان, حمام حاج آقا بزرگ, حمام های پیر سرا، شاهزاده گلستان, حمام حاج میرزا احمدی, حمام قدیمی کیا کلایه, حمام قدیمی آق اولر, خانه میرزا احمد ابریشمی, خانه قدیمی محمد صادقی, خانه سردار معتمد رشتی, خانه سید اسماعیل ضیابری, خانه سید علی مقیمی, خانه دیوان بیگی, خانه قدیمی منجم, خانه قدیمی دریا, خانه قدیمی رییس زاده, خانه محبی, خانه منجم باشی, روستای تاریخی ماسوله, ساختمان معتمدی, ساختمان گمرک, ساختمان شهرداری , ساختمان اداره پست, ساختمان استان داری سابق, عمارت کلاه فرنگی, عمارت سردار امجد, عمارت نصرالله خان سردار, قلعه صلصال لیسار, قلعه رودخان شفت, قلعه ساسان, قلعه بندین, قلعه رود خان, قلعه مسجد کلده, کاروان سرای لات, کاخ میان پشته, کاخ قشلاقی ضرغام السلطنه, کاخ اختصاصی رضا شاه, کاخ ناهار خوران, مجموعه میدان, مدرسه شاپور, مسجد جامع, مسجد اکبریه, مسجد صفی (سفید), مسجد جامع جور, مسجد جامع امیر بنده, مناره گسکر, مناره مسجد جامع, مناره رود خان, مناره سلجوقی, مناره مسجد جامع و موزه رشت.
صنایع و معادن
صنایع استان گیلان بیش تر مرتبط با بخش کشاورزی و صنایع وابسته به آن است. صنایع نساجی، شیمیایی والکترونیک و هم چنین صنایع دستی استان گیلان بسیار معروف است. از معادن شناخته شده استان گیلان می توان به معادن زغال سنگ، ‌خاک نسوز، سنگ ساختمانی، نفت، گاز، سنگ آهک، گرانیت، میکا و … اشاره کرد. مهم ترین صنایع دستی استان گیلان عبارتند از: سبد بافی، حصیر بافی، مرواری بافی، خیزران بافی (بامبو بافی)، سفال گری، نمد بافی، دست بافت های ابریشمی، پشمی و نخی، گلیم و جاجیم و بافی، قالی بافی، چموش دوزی، صنایع دستی چوبی و کروی نقش دار.
کشاورزی و دام داری
گیلان منطقه ای با خاک حاصل خیز و اقتصاد کشاورزی پررونق است. گیلان از نظر نوع زمین زیر کشت و محصولات کشاورزی، به دو منطقه کلی تقسیم می شود:
- منطقه جلگه ای: این منطقه با بهره گیری از خاک حاصل خیز، شبکه آبرسانی وسیع، هوای معتدل و مرطوب، به کانون کشت برنج، چای، توتون، بادام زمینی، حبوبات، صیفی جات و مرکبات تبدیل شده است.
- منطقه کوهستانی:این منطقه با خاک و شبکه آبرسانی مناسب به کانون های کشت گندم و جو، یونجه، ‌زیتون و فندق تبدیل شده است. دام داری نیز دراین منطقه رایج است ولی کشاورزی رونق بیش تری دارد.
وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
نام گیلان برگرفته از نام قوم گیل است که پیش از مهاجرت آریایی ها به همراه قوم دیلم در این منطقه می زیسته اند. تاریخ گیلان تا شش قرن پیش از میلاد، تاریک و مبهم است و تنها با تکیه بر پاره ای اشاره ها، گمانه ها و کاوش های باستان شناختی است که می توان گوشه هایی از تاریخ این منطقه را روشن کرد. آثار به دست آمده از این کاوش ها نشان دهنده آنند که سرزمین های سواحل جنوب دریای مازندران (خزر) به دوره پیش از آخرین یخ بندان (بین 50 تا 150 هزار سال پیش) تعلق دارند. با مهاجرت آریایی ها و دیگر قوم ها به این سرزمین، از آمیزش مهاجران و ساکنان بومی منطقه، قوم های جدیدی پدید آمده اند که در این دو قوم « گیل » و « دیلم » اکثریت داشته اند. ازهمان آغاز، فرمان روایان این دو قوم از آزادی کامل برخوردار بوده اند و هیچ گاه، در برابر بیگانگان و یا در مقابل حاکمان دیگر، تسلیم نشده اند و حتی به اطاعت دولت ماد نیز در نیامده اند.
درقرن ششم پیش ازمیلاد، گیلانیان با کوروش هخامنشی متحد شده و دولت ماد را سرنگون کردند. گیلانیان، در جریان محاصره و تسخیر بابل، به یاری کوروش شتافتند. در زمان ساسانیان، گیلان تا اندازه ای استقلال خود را از دست داد و اردشیر بابکان بر این قوم پیروز شد. او به یاری ارتشی مرکب از 300 هزار مرد جنگی و نزدیک به 10 هزار سوار، گیلان را تسخیر کرد. این ارتش به زودی از هم پاشید و کارآیی خود را از دست داد. در اواخر پادشاهی قباد که هرج و مرج در ایران پدید آمده بود، گیل ها بنای سرکشی و تعرض به همسایگان را گذاشتند. خسرو انوشیروان در آغاز سلطنت خود ارتشی بزرگ به گیلان فرستاد و گیلانیان را ناگزیر کرد به درگاه کسرا به عذر خواهی بروند. انوشیروان آن ها را بخشید و در دوران ساسانیان، گیلان هم چنان زیر فرمان شاهان ساسانی باقی ماند.
پس از پیروزی عرب های مسلمان بر ایرانیان، گیلان به مأمن علویان تبدیل شد. دیلمیان نیز که در مخالفت با خلفای عباسی در حدود دو قرن در کوهستان ها پناه گرفته بودند، به مرور با علویان متحد شدند. نخستین علوی که به دیلم پناه برد، یحیی بن عبدالله از نوادگان امام حسن (ع) بود. پس از وی، انبوهی از علویان به آن جا راه یافتند. در حدود سال 290 هجری قمری، مردم گیلان و دیلم کم کم به مذهب علویان روی آوردند و در گسترش آن نیز کوشش بسیار کردند. از سال 290 هـ . ق در تاریخ ایران، سلسله هایی با منشاء گیلانی و دیلمی پدید آمدند و دایره نفوذ خود را گسترش دادند. یکی از مهم ترین این سلسله ها آل بویه بود که حتی به بغداد، مرکز خلفای عباسی نیز لشگر کشید و خلیفه عباسی را شکست داد. از این تاریخ به بعد، کم کم دست خلفای عباسی از ایران کوتاه شد. از این قرن تا زمان حمله مغولان، فرقه های مختلف اسلامی، از جمله اسماعیلیه در این ناحیه نفوذ داشتند.
فاتحان مغول در قرن هفتم، ارتشی بزرگ را برای تصرف ایران فرستادند. اما به دلیل راه های سخت گیلان، تا اوایل سده هشتم هجری قمری بر این بخش از ایران دست نیافتند. سرانجام اولجایتو موفق شد این سرزمین را به تصرف خود در آورد، ولی نتوانست برای مدت درازی آن را در اختیار داشته باشد.
گیلانیان دربه قدرت رسیدن صفویان نقش مهمی ایفا کردند. در سال 900 هجری قمری، شیخ زادگان اردبیلی از اولاد شیخ صفی، سلطان حمید و فرزندش را پذیرفتند. مردم گیلان که از مریدان خانقاه اردبیل بودند، به شایستگی از شیخ زادگان اردبیلی پذیرایی کردند. گیلان، در زمان سلطنت شاه عباس اول استقلال خود را از دست داد. نادر شاه افشار که علاقه زیادی به افزایش قدرت نیروی دریایی ایران داشت، چندین کارگاه کشتی سازی در این استان، به ویژه در لنگرود، تاسیس کرد.
پیش از روی کار آمدن نادر شاه، روس ها نخستین حملات خود را به ایران آغاز کردند. در سال 1071 هجری قمری، شماری از قزاقان روس به قصد غارت گیلان، با چند کشتی به ساحل گیلان حمله کردند و در برخی از مناطق آن دست به چپاول زدند، که نادر شاه با قدرت آنان را به سرزمین خودشان بازگرداند.
مشخصات جغرافیایی
استان زیبای گیلان در جنوب دریای خزر؛ میان رشته کوه های البرز و تالش در شمال ایران جای گرفته است. این استان به واحد جغرافیایی جنوب دریای مازندران تعلق دارد و با استان های: اردبیل در باختر، مازندران درخاور، زنجان در جنوب و کشور تازه استقلال یافته آذربایجان و دریای خزر در شمال همسایه است. استان گیلان بین 36 درجه و 36 دقیقه تا 38 درجه و 27 دقیقه پهنای شمالی و 48 درجه و 25 دقیقه تا 50 درجه و 34 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد و رود تمشک که بین چابکسر و رامسر جاری است، آن را از استان مازندران جدا می کند. کوه های این استان قسمتی از مجموعه ناهمواری های جنوب دریای مازندران است که از دره رود آستارا در شمال تا کوه های سوماموس در خاور کشیده شده که نتیجه حرکات کوه زایی اواخر دوران سوم می باشد. این کوه ها شامل دو بخش خاوری و باختری است. چشم انداز شمالی کناره های استان گیلان را دریای مازندران نیلگون و تا حدودی آرام تشکیل می دهد و چشم انداز جنوبی آن را (جز بخش باختری که بیشتر آن مرتفع و مردابی است)، جنگل های انبوه دامنه های البرز پوشانده است. در فراسوی جنگل ها، قله های سر به فلک کشیده و پوشیده از برف خود نمایی می کنند که زیبایی خا صی به منطقه بخشیده اند. پیرامون کناره های دریای مازندران را باغ های مرکبات، شالی زارها و کشت زارهای سرسبز پوشانده و جلوه هایی شگفت انگیز را پدید آورده اند. آب و هوای دشت گیلان علی رغم قرار گرفتن در حد فاصل چند منطقه با ساختار های آب و هوایی مختلف هم چون معتدل بری، زیر استوایی خشک، و مدیترانه ای، خود دارای ساختار مدیترانه ای است که از یک نواختی خاصی نیز برخوردار است.

موقعیت موزه-کاخ موزه- بنا نوع آثار تلفن ایام تعطیل گشایش (قدمت) نشانی
استان شهر شماره کد
گیلان رشت موزه رشت مردم شناختی، باستانی اسناد 2227979 0131 دوشنبه ها 1349 (75سال) متعلق به میرزاحسین خان کسمائی خ طالقانی (بیستون)
" لاهیجان تاریخ چای ایران اشیاء تخصصی چای و آثار باستانی 2229980 0141 " 1375 معاصر آرمگاه مرحوم کاشف السلطنیه خ کاشف شرقی
" فومن قلعه تاریخی رودمان (حسامی) قلعه 7226367 0132 فروش بلیط ندارد 1380 گشت رودخان- قلعه تاریخی رودخان


نقشه استان گیلان

نگاهی کوتاه به استان گلستان

 

استان زیبا و باصفای گلستان در شمال خاوری ایران واقع شده و محل سکونت یکی از بزرگ ترین و با سابقه ترین عشایر منطقه شمال خاوری ایران (ایل ترکمن) است. استان گلستان یکی از قطب های اقتصادی مهم کشور در زمینه کشاورزی، دام داری و صنایع وابسته به آن ها بوده و از معادن و صنایع با ارزشی نیز برخوردار است. پارک ملی گلستان که بزرگ ترین و با ارزش ترین پارک ایران است، درمحدوده این استان واقع شده و جنگل های خزری درمحدوده این استان به پایان می رسد. استان گلستان با دریای خزر ساحل دارد و از مواهب طبیعی چون سواحل دریا، جنگل های زیبا، کشتزارهای پررونق و باصفا و باغ های مطلوب برخوردار است. انواع جاذبه های طبیعی چون کوه، دریا، جنگل، آبشار، رودخانه، چشمه وانواع گونه های جانوری دراین استان قابل دسترسی و مشاهده است. به لحاظ این که این استان محل زندگی عشایر ترکمن ایران بوده، از جاذبه های متعدد اجتماعی چون جلوه های عشایر کوچ رو و آداب و رسوم حاکم بر آن ها، موسیقی سنتی و خاص منطقه به همراه انواع جشن ها و آیین ها برخوردار است. این استان هم چنین در مسیر عبوری زایرین بارگاه مقدس حضرت امام رضا(ع) قرارگرفته و موقعیت ترانزیتی این استان در کنار جاذبه های اکوتوریستی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی آن؛ استان گلستان را در ردیف یکی از پر توان ترین مناطق ایران در زمینه جهانگردی قرار داده است. به روایت تاریخ ، دین اسلام در اوایل قرن دوم هجری جایگزین دین مزدیسنا در طبرستان شده است . اکنون بیشتر ساکنان منطقه شیعه مذهب اند ؛ ولی در ناحیة ترکمن نشین گنبد و گرگان که در مجاورت با نواحی ترکمن نشین آسیای میانه قرار دارد اکثر اهالی سنی حنفی هستند . در استان گلستان ، اغلب گرگانی ها به زبان فارسی روان سخن می گویند . هر چند که در گذشته آنان زبان مخصوص به خود داشتند ، امابه مرور زمان ، این زبان به فراموشی سپرده شد . البته در قدیم دشت گرگان سرزمین مستقلی به شمار می رفته ولی چون در بین دو منطقة مازندران و خراسان واقع شده بود فرهنگ و زبانش از آن ها تاثیراتی هم گرفته است . در ترکمانان نیز زبان ترکمنی رایج است .
مکان های دیدنی و تاریخی
جاذبه های طبیعی استان گلستان عبارتند از: پارک ملی گلستان، تالاب گمیشان، پناه گاه حیات وحش میان کاله، آبشارلو، آبشار شیرآباد، آبشارباران کوه، آبشار زیارت، آبشار کبودوال، پارک جنگلی دلند، پارک جنگلی قرق، جزیره آشوراده، منطقه جنگلی نهارخوران و منطقه حفاظت شده جهان نما.
بناهای تاریخی و دیدنی این استان نیز عبارتند از: مسجد جامع، آرامگاه مختوم قلی فراغلی، امام زاده روشن، پل آقا قلا، امام زاده نور (اسحاق)، امام زاده هندیجان، بازار قدیمی، برج رادکان باختری، پنج شنبه بازار قلا، تورنگ تپه، جمعه بازارگرگان، جمعه بازار گنبد، دوشنبه بازارترکمن، سد اسکندری (دیوار دفاعی)، قلعه ماران، کاخ اختصاصی، کاخ شاهین، کاخ آغا محمد خان، مدرسه سردار، مدرسه دارالشفاء، مسجد گلشن، مسجد امام حسن عسگری (ع)، مسجد و مدرسه کریم آبشار، موزه گرگان و میل گنبد قابوس.
جاذبه های طبیعی و تاریخی بالا به همراه جلوه های زندگی مردم و عشایر منطقه که دیدنی های جذاب استان گلستان هستند در مجموع این منطقه را از توان بالای گردشگری برخوردار کرده است.
صنایع و معادن
صنایع استان گلستان به دو بخش صنعتی و دستی تقسیم می شوند.مهم ترین صنایع دستی استان گلستان شامل قالی و قالیچه، پشتی های ترکمن، جاجیم های کوهستانی و صنایع دستی روستایی است. از مهم ترین صنایع کارخانه ای می توان به کارخانه پنبه پاک کنی، آرد، نئوپان، قند، کنسرو، فیبرعایق، شیر پاستوریزه و مجموعه ای از کارگاه های ساخت ماشین آلات کشاورزی اشاره کرد.
کشاورزی و دام داری
گلستان یکی از قطب های اقتصادی مهم کشور در زمینه کشاورزی، دامداری و صنایع وابسته به آن ها است. در این منطقه، شهر گرگان نقش مرکزیت اداری و بازرگانی دارد و جریان توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی استان را هدایت می کند. مهم ترین محصولات کشاورزی استان گلستان عبارتند از پنبه، گندم، جو، دانه های روغنی (سویا و آفتابگردان)، و سیب زمینی. هم چنین باغ های سیب، آلو، قطره طلا و مرکبات به فراوانی در این منطقه وجود دارند. دام داری نیز در کنار کشاورزی گسترش یافته و پرورش گاو بیش تر در کوه پایه های جنوبی و پرورش گوسفند و بز بیش تر در اراضی جلگه ای و مرتفع رواج دارد. پرورش زنبور عسل، به علت شرایط مساعد گیاهی و اقلیمی درنواحی کوه پایه ای و کوهستانی رواج و توسعه یافته و مراکز متعددی را به خود اختصاص داده است. تولید عسل در این استان به خصوص در شهرستان گرگان، قسمتی از احتیاجات منطقه را تامین می کند. با توجه به شرایط آب و هوایی مناسب و رویش درختان توت، پرورش کرم ابریشم از گذشته های دور در این استان رواج داشته است. به طوری که در شهرستآن های گنبد و مینودشت پرورش کرم ابریشم از اهمیت خاصی برخوردار است.
وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
استان گلستان نام خود را از گرگان به گلستان تغییر داده و به نظر می رسد به علت آبادانی و صفای طبیعی این منطقه؛ نام گلستان به آن داده شده است. استان گلستان محل سکونت اقوام ترکمن است که بخش دیگری از این ایل بزرگ نیز در جمهوری ترکمنستان زندگی می کنند.
نام ترکمن نخستین بار در دایره المعارف چینی قرن هشتم میلادی آمده است. هم چنین ترکمن را نام قومی از اقوام زرد پوست ترک زبان دانسته اند که از چندین هزار سال پیش در شمال دریاچه «ایسیک گول» (بالخاش) در شمال مغولستان زندگی می کرده اند. نویسندگان ایران برای نخستین بار در قرن پنجم هجری قمری به قومی ترک نژاد به نام ترک یا ترکمانان که در آسیای مرکزی ساکن بوده اند، اشاره می کنند.
طوایف ترکمن «گوگلان»، «یمرلی» و «آل علی» در جلگه های «کوپت داغ» و بعدا «ساریق» ها، «ارساری» ها و «سالر» ها در اطراف قوچان و بجنورد از شهرهای خراسان سکنی گزیدند و «یموت» ها به سمت شمال خراسان و رود اترک روی آورده و در قرن شانزدهم میلادی، طوایف ترکمن تمام ساحل خاوری خزر تا گرگان را تصرف کردند. در سال های بعد که از اقتدار شاهان ایران و خوانین کاسته شد، ترکمن ها به تردیج سلطه خود را به طرف خاور تا مرو گسترش دادند. بدین گونه این سرزمین در طی چند قرن پهنه تاخت و تاز طوایف غز شده و توده های وسیع آن ها همراه مغول ها به ایران آمدند. با لشکرکشی تیمور به ایران و دیگر کشورهای مجاور، به همراه دیگر ایلات جا به جا شدند و با گذشتن از این سرزمین، بار دیگر همراه صفویه به ایران بازگشتند. پس از تیمور، سلسله های ترکمانان «قراقویونلو» وسپس «آق قویونلو» به عنوان نیرومند ترین گروه ها به ترتیب در باختر و شمال ایران و سپس در ایران مرکزی و جنوبی ظهور کردند.
در زمان صفویه، شاه عباس صفوی برای حفظ ایالات خاوری از تاخت و تاز ترکمن ها و ازبکان، کردهای جنگ جو را از ولایات باختری به این سامان کوچ داد و پنج ولایت کرد نشین در امتداد کلیه مرزها از استرآباد تا چناران به وجود آورد. اما کوچ کرد ها مانع تاخت و تاز ترکمنان نشد چرا که آن ها حریفانی هم زور بودند و هیچ یک از طرفین نمی توانستند به فتح نهایی دست یابند و این خطه هم چنان درگیر هرج و مرج باقی ماند. با وقوع جنگ های بین قبیله ای از یک سو و یورش خان های بخارا و خیوه از سوی دیگر، آشوب مناطق ترکمن نشین را فرا گرفت. این منازعات همراه با فشارهای امپراطوری روسیه به ویژه در مرزهای جنوب باختری، سبب افزایش سیل مهاجرت ترکمن ها به نواحی رود گرگان شد و این مهاجرت منجر به جنگ هایی بین ساکنان قبلی این نواحی با مهاجمان شد. براثر فشار طوایف یموت که به تازگی به این نواحی آمده بودند، طوایف گوگلان به سمت کوه های گلی داغ رانده شدند. باوجود مخالفت و نزاع بین ترکمن ها و همسایه های آن ها، ترکمن ها به تدریج تا قره سو و شمال خراسان را به تصرف خویش درآوردند. این طوایف که دربیش تر اوقات نقش مهمی در تعیین و تغییر حکومت های وقت ایفا می کردند، به سبب شیوه معیشت عشایری (دام داری و کوچ )، دراندک زمانی به مهاجمینی تبدیل می شدند که هر حاکمیتی ناگزیراز مقابله با آن ها می شد. ماموران سلسله قاجار که خود به کمک عشایر، به ویژه ترکمنان به حاکمیت رسیده بودند، با دست آویز قرار دادن شکایت مردم، بر ترکمن های یک جا نشین ظلم و ستم روا می داشتند. جنگ مرو بزرگ ترین حادثه سیاسی در تاریخ ترکمن ها در عصر قاجار به سال 1276 هجری قمری است. تمایل دولت روس به تصرف خانات خیوه، بخارا و نیز تحریکات انگلیس در افغانستان و لشکرکشی دولت ایران به منظور گرفتن مالیات و خراج از ترکمن ها را می توان از جمله دلایل شروع این جنگ دانست. ترکمن ها که قادر به پرداخت خراج نبودند به کمک خان خیوه ارتش قاجار را شکست دادند. در نتیجه از نفوذ دولت ایران بیش از پیش کاسته شد و این نواحی تحت تسلط ترکمن ها باقی ماند و تا مدت ها بعد از این واقعه، خان نشین های خیوه به همراهی ترکمن ها تا ناحیه خراسان می تاختند و پس از غارت شهرهای این نواحی، مردم زیادی را به اسارت می گرفتند. این تهاجمات را عباس میرزا قاجار با آزاد کردن تعداد زیادی اسیر ایرانی از چنگ ترکمن ها و به اسیری بردن عده زیادی از آن ها پاسخ داد.
این لشگرکشی دولت مرکزی که با خون ریزی توام بود به آرامش نسبی در منطقه منجر شد. پیش از آن که قرن نوزدهم پایان یابد، آخرین تزارهای روس با فتح تاشکند، بخارا، خان نشین خیوه و فرغانه، خان نشین های آسیای میانه را خراج گزار روسیه کردند و تنها بخشی از سرزمین ترکمن ها در کنار مرز ایران باقی ماند. در این زمان دولت روسیه طوایف یموت را که عمده ترین نیروی ترکمن ها محسوب می شد، با دست آویز تامین امنیت راه های تجاری سرکوب کرد. با شکست بزرگ ترکمن در سال 1300 هـ . ق، آخرین نقطه ترکمنستان و بقیه نواحی شمال خراسان (از دریای خزر تا رود تجن) به امپراطوری روسیه اضافه شد. امضا قرارداد تحدید مرز آخال (1301 هـ . ق) بین دولتین ایران و روس، مرز میان دو کشور را از روی نشانه های جغرافیایی تعیین کرد و زندگی ترکمن ها را که در آن هنگام در دو طرف مرز به امر کوچ مشغول بودند، مختل نمود.
با تحدید مرزها، ترکمنان حالت مردمی را یافتند که به دو دولت مالیات می دادند و در یک سو بخشی از خانواده و در سوی دیگر احشام و چوپانان ترکمنی زندگی می کردند. ترکمن ها که نمی خواستند مالیاتی به دولت روسیه بپردازند به ایران مهاجرت نمودند، اما دراین جا نیز با حکومت ایران که مایل به جمع آوری مالیات و محدود کردن قدرت نظامی و پایان دادن به اغتشاشات ترکمن ها بود، مواجه شدند. با این همه، گرچه پس از تحدید مرزها، ترکمن های اترک و گرگان رسما ایرانی محسوب می شدند، اما چنین می گفتند که هیچ ایرانی از مرز قلمرو آنان نمی گذرد، مگر این که ریسمانی به گردن داشته باشد.
درعرصه نبرد مشروطه خواهان و مستبدان، ترکمانان در صف مستبدان و مخالفین مشروطه قرار گرفتند و به غارت شهرها و روستاهای طرف دار انقلاب پرداختند. محمد علی میرزا- پادشاه قاجار- که بر ضد مجلس و مشروطه دست به کودتا زده بود، پس از برکناری، در میان ترکمن ها هم دستانی یافت و آن ها نیز به امید غارت و گسترش نفوذ خود به ولایات هم جوار، با او همراه شدند که با شکست ترکمن ها و پیروزی قوای مجاهدین مشروطه خواه، ترکمن ها به سرزمین های محل سکنای خود عقب نشینی کردند.
در دسامبر 1916 میلادی، سپاهیان روس با آتش و شمشیر در ادامه تعقیب ترکمن های ساکن آسیای میانه که دست به شورش زده بودند، از ولایت استر آباد گذشته و بی رحمانه یموت ها و زنان و کودکانشان را سرکوب کردند. حکومت ایران که قادر به برخورد با این مداخله نظامی روسیه نبود، درمقابل تصرف این نواحی و نیز برخوردهای نظامی عکس العمل نشان نداد و این نواحی عملا به دست روس ها افتاد.
پس از انقلاب اکتبر(1917. م) در روسیه، حکومت شوروی در سال (1918. م) سپاهیان روس را از ایران خارج کرد و مناطق اشغالی را به دولت ایران باز گرداند. ترکمن ها را در درازای تاریخ سراسر جنگ و ستیز، از آن هنگام که در متن های تاریخی برای نخستین بار نام آن ها ذکر شده، همه حکومت ها (حتی آن ها که خود ترکمن بودند) پس از به قدرت رسیدن سرکوب کرده اند. آن ها سال ها بین دو مرز ایران و شوروی سابق در حال رفت و آمد بودند و عملا در تابعیت هیچ کدام قرار نداشتند، گاه خراج گذار این دولت ها بودند و گاه مردم ساکن آن نواحی را غارت کرده و آنان را به عنوان برده خرید و فروش می کردند. ترکمن ها در میان خود نیز با دشمنی، جنگ و ستیز پایان ناپذیری بر سر چراگاه روبرو بودند. چنان که دشمنی بین آتابای ها و گوگلان ها، آتابای ها و جعفربای ها، تکه ها با گوگلان ها و …. پایان ناپذیر به نظر می رسید. این منازعات تا زمانی که اقدامات حکومت ایران یعنی گسیل ارتش به سوی ترکمن های یموت و گوکلان در سال 1303 هـ . ش به آخرین شورش ترکمن ها انجامید، ادامه داشت.
در این شورش، ترکمن ها در پی کسب استقلال سرزمین های ترکمن نشین بودند، که این امر به اتحاد تمامی قبایل ترکمن (یموت و گوکلان) منجر شده بود. از آن رو قبایل ترکمن که قرن ها بر سر آب و مرتع دام با یک دیگر درگیر بودند، دشمنی را کنار نهادند و به منظور ایجاد خود مختاری در نواحی ترکمن نشین، به نفاق بین ایل ها و طوایف پایان دادند. با این همه، با وجود قدرت نظامی قابل توجه ترکمن ها، دولت مرکزی ایران در سال 1304 هـ . ش با روش های مختلف و حمله نظامی و استفاده از سلاح های مدرن و تحریم اقتصادی، آن ها را سرکوب کرد. عده ای ازسران شورشی اعدام شدند و گروهی به آن سوی مرزها گریختند. حکومت مرکزی سرکوب خود را با سوزاندن آلاچیق ها و تخته قاپو کردن ترکمن ها تسریع کرد. گرچه با آغاز جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین و تضعیف دولت مرکزی، فرصتی کوتاه به دست آمد و گروهی از ترکمن ها نیز به زندگی کوچ نشینی روی آوردند، اما دوران آن کوتاه بود و با قدرت گیری مجدد دولت پایان گرفت. سرانجام فشارهای حکومت بر ترکمنان تعدیل یافت و به سبب جاذبه های اقتصادی و کشاورزی بعد از اصلاحات ارضی (سال 1341 هـ . ش)، گروهی از ترکمن ها به کشت و زرع و عده ای به شهرها روی آوردند. این قوم هم اکنون در صلح و صفا در محدوده استان گلستان زندگی می کنند و بیش تر آن ها یک جا نشین شده اند.
عشایر
عشایر گلستانی را به طور عمده می توان در دو نوع عشایر کوچنده ( اکراد شمال خراسان ) و عشایر نیمه کوچنده ( ترکمن ها ) دسته بندی کرد . قلمرو زیستی این عشایر ، حدود 3500 هزار کیلومتر مربع از مراتع بخش های داشلی برون و مراوه تپه از شهرتان گنبد و مینودشت را در بر می گیرد .عشایر کوچنده : عشایر کرد شمال خراسان به عنوان عشایر نیمه کوچنده استان به شمار می‌روند . آن ها از بقایای ایل بزرگ زغفرانلو هستند که در زمان شاه عباس صفوی در سال 1000 ه.ق از غرب ایران به مناطق شمال خراسان کوچانده شده اند . عشایر کرد شمال خراسان عمدتاً از شهرستان های بجنورد ، شیروان ، قوچان و اسفراین هستند که همه ساله مدت شش ماه از سال را در مناطق قشلاقی این استان به سر می برند . آن ها در زمان کوچ از سه راه ایلواه عشایر شلمی ، فاز انقابه و خشتلی وارد استان گلستان می‌شوند . امروزه نیز عشایر کوچندة کرد . دارای ایل به معنای واقعی نبوده بلکه به صورت طوایف مستقلی درآمده اند . در آخرین سرشماری عشایر کوچنده در سال 1366 تعداد هیجده طایفة مستقل با 1601 خانواده و 10306 نفر جمعیت در مناطق قش استان سرشماری گردیده اند . از مهم ترین و پرجمعیت ترین طوایف می توان از طوایف : قهرمانلو ، بریمانلو ، ملیانلو ، قلیانلو ، باچکانلو ، طائلو ، سیمکانلو ، کاوانلو ، ناملو نام برد .عشایر نیمه کوچنده : دست دیگر از عشایر استان ، عشایر ترکمن هستند که به صورت استانی کوچ کرده و جزو عشایر نیمه کوچنده به شمار می‌روند . ترکمن ها از دیر باز مردمانی کوچ نشین بوده اند که بخش عمده ای از جمعیت آن ها در طی زمان و بر اثر جریانات مختلف تاریخی و فشار حکومت های گذشته به تدریج اسکان یافته اند . با این وجود امروزه شمار قابل توجهی از آن ها در بخش شرقی استان به رمه گردانی و کوچ روی می پردازند . عشایر درون کوچ ، از طوایف و تیره های دو ایل یموت و گوکلانند . هر چند که در آخرین سرشماری ، عشایر کوچنده ترکمن ، به عنوان عشایر لحاظ نگردیده اند ، ولی در حال حاضر اداره کل امور عشایر استان ، تعداد 1200 خانوار از این عشایر را با جمعیتی بالغ بر 11000 نفر در قالب 4 شرکت تعاونی عشایری تحت پوشش خدمت رسانی خود قرار داده است .
آداب و رسوم
استان گلستان با داشتن تاریخ کهن پنج هزار ساله و سکونت اقوام مختلفی چون فارس ، ترکمن ، ارامنه ، کرد ، بلوچ ، عرب و ... از تنوع قومی و فرهنگی خاصی برخوردار است به گونه ای که می شود چنین پنداشت استان گلستان خود ایرانی کوچک است این اقوام با این که هر یک ، فرهنگی ویژه به خود را دارا هستند ، سالیان سال است که به آداب و رسومی که برخی از آن ها مشترک بین این اقوام و برخی و برخی هم ویژة گروهی از آنان است .عید باستانی نوروز : این عید یکی از اعیاد باستانی و برجستة ایرانیان است که از گذشته ای دور تا به اکنون با مراسمی خاص برگزار شده است . در استان گلستان نیز از اوایل اسفند در برخی از نواحی گروه دو نفرة نوروزخوانان اشعاری را که به مناسبت فرارسیدن عید نوروز سروده شده می‌خوانند و از صاحبان منازل مژدگانی می‌گیرند . مردم مژدگانی دادن را شگون دانسته و مقدم آن ها را به عنوان پیام آوران بهار گرامی می‌دارند . در آخرین چهارشنبه هر سال هم با شادی به استقبال نوروز رفته و با روشن کردن آتش در چند نقطه و پریدن از روی آن را جشن می‌گیرند . همة گلستانی ها با هر قومیتی که دارند با پوشیدن لباس های نو و پهن کردن سفرة هفت سین در تعطیلات نوروز به دیدار یکدیگر می‌روند در روز سیزدهم نیز آن ها به دامن طبیعت رفته و نحسی سیزده باسیر در طبیعت از بین می برند .
عید قربان
این عید ، عیدی بزرگ برای مسلمانان است . در این عید ، ترکمن ها خانه های خود را آراسته و تزیین می نمایند . بهترین لباس های خود را پوشیده و شیرینی های گوناگون را فراهم می نمایند و چشم به راه مهمان می نشینند . این رسم ، به مانند عید نوروز باستانی ایرانیان است . در گذشته ، ترکمن ها تنها خوراک های گوناگونی را از گوشت پخته و آن ها را برای همسایگانشان می‌فرستادند و سال خوب و پربرکتی برای آنان آرزو می کردند . هم چنین در عید قربان پسران و دختران بیشتر از معمول به بازی می‌پردازند . از جمله این که تعدادی پسر و دختر در جایی گرد هم می ایند و با چند چوب و ریسمان ، تابی را که در اصطلاح محلی به آن سنجق می‌گویند . درست کرده و تاب می‌خورند و به دید و بازدید یکدیگر می‌روند . مردم توانگر فارس زبان استان گلستان هم قربانی کرده و این روز را جشن می‌گیرند .
ماه مبارک رمضان و عید فطر
ترکمن ها چند روز پیش از فرارسیدن این ماه گوسفند می کشند و همسایگان و خویشاوندان را برای تناول فرا می‌خوانند .
جشن شصت و سه سالگی
در بین مردم ترکمن مرسوم است که هر یک از مردان که به سن شصت و سه سالگی می رسد به پاس بزرگداشت شصت و سه سال زندگی حضرت محمد (ص) جشنی را به پا می‌دارد . این جشن که به زبان ترکمنی بدان آق قویون ( گوسفند سفید ) می‌گویند . با توجه به وضع مالی شخص برگزار کننده ممکن است مفضل یا مختصر باشد . حداقل این که باید با غذای مختصری آب گوشت از مدعوین پذیرایی شود و اگر هم صاحب جشن توانایی مالی داشت یک یا دو بره و گوسفند سفید یا بز را ذبح کرده و در میان خانواده ها تقسیم می‌کند . و گاه ممکن است مراسم کشتی و مسابقه اسب سواری هم ترتیب دهند . در مراسم کشتی گیری ، روستائیان دور دست نیز شرکت می کنند . به برندگان این مسابقات ، از طرف صاحب جشن یا خویشاوندان نزدیک او ، پول نقد یا پارچه و پیراهن به عنوان جایزه می دهند . ناگفته نماند که ترکمن ها در سفید بودن بز و یا گوسفندانی که برای این جشن قربانی می‌شود ، اصرار نمی ورزند .
رقص خنجر
در این رقص که با حرکات متهورانه ای هم همراه است ، ابتدا جوانان ترکمن لباس های سنتی خود را پوشیده به دور هم حلقه زده و دست به گردن یکدیگر می اندازند . بعد شمشیر دار در میان قرار گرفته و ذکر خوانده می‌شود . تعداد خاصی در عدد ذکرخوانان مطرح نبوده و گاه شش و گاه هشت نفر یابیشتر در میان می‌آیند و به ذکرخوانی می‌پردازند . این رقص زیبا که سراسر هیجان ، حرکات و فریاد است آن قدر ادامه پیدا می‌کند تا یکی از افراد از شدت التهاب غش کند و بیفتد . سپس شمشیردار به گوش او غزلیاتی می‌خواند تا به هوش آید .

موقعیت موزه - کاخ موزه - بنا نوع آثار تلفن ایام تعطیل گشایش (قدمت) نشانی
استان شهر شماره کد
گلستان گرگان موزه گرگان باستان شناسی و مردم شناسی، سنگ نبشته 2222606 0171 -- 1367 میدان شهداء ، خ امامزاده عبداله
" گنبد قابوس میل گنبد اثر تاریخی 2227887 0172 -- 1377 (403-366 هـ.ق) پارک شهر


نقشه استان گلستان